ماجرای نقش بستن تصویر ناصرالدین شاه قاجار بر روی بلورجات وارداتی به ایران

تصویر ناصرالدین شاه قاجار بر روی بلورجات وارداتی به ایران

ماجرای نقش بستن تصویر ناصرالدین شاه قاجار بر روی بلورجات وارداتی به ایران

ماجرای نقش بستن تصویر ناصرالدین شاه قاجار بر روی بلورجات وارداتی به ایران ، یکی از نقاط تقاطع هوشمندانه سیاست، اقتصاد و تبلیغات در دوران قاجار است. این داستان نه‌تنها بازتابی از کشمکش میان تولید داخلی و واردات بود، بلکه تصویری از نحوه‌ی تعامل استعمارگران با ساختار سیاسی و روان‌شناسی فرهنگی ایران آن زمان نیز ارائه می‌دهد. در ادامه به تفصیل به این موضوع می‌پردازیم و زوایای مختلف آن را بررسی می‌کنیم.

۱. سیاست‌های ملی‌گرایانه امیرکبیر

میرزا تقی‌خان امیرکبیر، صدراعظم اصلاح‌طلب ناصرالدین شاه، از آغاز دوره‌ی وزارت خود تلاش کرد ایران را از وابستگی به قدرت‌های خارجی رها سازد. یکی از گام‌های مهم او در این مسیر، ممنوعیت واردات برخی از کالاهای خارجی بود، از جمله منسوجات، بلورجات، و برخی مصنوعات چینی و اروپایی. امیرکبیر بر این باور بود که واردات بی‌رویه کالاهای مصرفی نه‌تنها موجب خروج سرمایه از کشور می‌شود، بلکه موجب نابودی صنایع داخلی و تضعیف بنیان‌های اقتصادی ایران می‌گردد.

در همین راستا، او تعرفه‌هایی بر واردات وضع کرد و تولیدکنندگان داخلی را مورد حمایت قرار داد. اما این اقدامات، با مقاومت تجار وابسته به کالاهای وارداتی و همچنین با واکنش استعمارگران، به‌ویژه روس‌ها و انگلیسی‌ها، روبرو شد.

۲. نقش استعمارگران در دور زدن ممنوعیت‌ها

روسیه و انگلستان، که هر دو در قرن نوزدهم رقابت شدیدی برای نفوذ در ایران داشتند، پس از اعمال محدودیت‌های وارداتی از سوی امیرکبیر، به‌دنبال راهی برای حفظ بازارهای خود در ایران گشتند. یکی از ترفندهای هوشمندانه‌ای که به کار گرفتند، چاپ تصویر ناصرالدین شاه بر روی کالاهای صادراتی‌شان، به‌ویژه بلورجات، بود.

در آن زمان، تصویر پادشاه نشانه‌ای از مشروعیت و قدرت تلقی می‌شد. به‌همین دلیل، دولت ایران نمی‌توانست به سادگی جلوی واردات کالاهایی را بگیرد که تصویر شاه بر آن‌ها نقش بسته بود. این ترفند باعث شد بلورهایی با تصاویر شاهانه، بدون پرداخت تعرفه و حتی به صورت مجانی، وارد بازار ایران شوند.

۳. تأثیر روان‌شناختی تصویر شاه بر مردم

در فرهنگ ایران آن روزگار، پادشاه دارای نوعی تقدس بود. استفاده از تصویر او بر روی استکان‌ها، لیوان‌ها و ظروف، نه تنها نوعی اطمینان به کیفیت کالا به مخاطب می‌داد، بلکه یک وجه تبلیغاتی نیز داشت. مردم، آگاهانه یا ناخودآگاه، از کالاهایی استفاده می‌کردند که نشانی از اقتدار و مشروعیت داشت. همین مسئله موجب می‌شد بازار بلورجات روسی و انگلیسی رونق بیشتری بگیرد.

۴. تقلید صنعت‌گران ایرانی از بلورهای وارداتی

شاید یکی از جنبه‌های جالب این ماجرا، تأثیر معکوسی بود که این اقدام بر صنعت‌گران داخلی گذاشت. پس از مدتی، برخی از بلورسازان ایرانی نیز به تقلید از کالاهای وارداتی، اقدام به تولید بلورجات با تصاویر شاه کردند. این اقدام، هم ناشی از تمایل برای رقابت با کالاهای وارداتی بود و هم ناشی از فشار بازار. در واقع، مردم خواهان ظروفی با تصویر شاه بودند و تولیدکنندگان ایرانی نیز برای پاسخگویی به این نیاز، به سراغ همین الگو رفتند.

۵. بلورسازی در ایران پیش از قاجار

بیشتر بخوانید:  غذاهایی که برای سلامت روده خطرناک هستند

صنعت بلورسازی در ایران، به شکل سنتی‌اش، پیش از قاجار نیز وجود داشت. در دوران صفویه، نمونه‌هایی از ظروف شیشه‌ای تزئینی ساخته می‌شد. اما تولید صنعتی و گسترده‌ی بلورجات در ایران، با ورود فناوری‌های غربی و رقابت با واردات، شکل تازه‌ای به خود گرفت. دوران قاجار را می‌توان آغازگر یک تحول صنعتی و مصرفی در این زمینه دانست.

تصویر ناصرالدین شاه قاجار بر روی بلورجات وارداتی به ایران

تصویر ناصرالدین شاه قاجار بر روی بلورجات وارداتی به ایران
تصویر ناصرالدین شاه قاجار بر روی بلورجات وارداتی به ایران

۶. بلور و سیاست فرهنگی

در دوران قاجار، بسیاری از کالاهای مصرفی، علاوه بر کارکرد اقتصادی، کارکرد فرهنگی نیز داشتند. بلورهای نقش‌دار، به‌ویژه آن‌هایی که تصویر شاه بر آن‌ها بود، علاوه بر جنبه‌ی تزئینی، جنبه‌ی نمادین نیز پیدا کردند. این ظروف در مراسم‌ها، مهمانی‌ها و مجالس اعیانی به کار می‌رفتند و نوعی پرستیژ اجتماعی به همراه داشتند.

۷. امیرکبیر و شکست نسبی پروژه‌ی حمایت از تولید داخلی

با وجود تلاش‌های گسترده‌ی امیرکبیر برای حمایت از تولید داخلی، اقدامات او به دلیل نبود زیرساخت‌های کافی، عدم حمایت همه‌جانبه‌ی دربار، و نفوذ شدید تجار وابسته به بیگانگان، با چالش‌های فراوانی روبرو شد. واردات غیررسمی، قاچاق، و راهکارهایی نظیر چاپ تصویر شاه، همگی موجب تضعیف سیاست‌های اقتصادی او شدند. هرچند امیرکبیر در ایجاد زمینه‌ی فکری برای حمایت از تولید ملی موفق بود، اما در عمل، پروژه‌ی او به طور کامل محقق نشد.

۸. تداوم استفاده از تصویر شاه در کالاها

پس از ناصرالدین شاه، سنت استفاده از تصویر پادشاه بر روی کالاها ادامه یافت. در دوران مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه نیز نمونه‌هایی از این قبیل کالاها گزارش شده است. با ورود به عصر پهلوی، استفاده از چهره‌ی رضا شاه و سپس محمدرضا شاه در برخی تولیدات ملی نیز تکرار شد.

به‌نظر می‌رسد این روش، از دوران قاجار نهادینه شده بود.

۹. بلور و استعمار اقتصادی

بلورهای تصویر‌دار تنها نماد یک شیء مصرفی نبودند؛ آن‌ها ابزار نرم استعمار اقتصادی بودند. در حالی که ظاهر آن‌ها زیبا و باشکوه بود، باطن‌شان حامل وابستگی اقتصادی ایران به قدرت‌های خارجی بود. این بلورها، از طریق جلب اعتماد مصرف‌کننده ایرانی، بازار داخلی را اشباع می‌کردند و در عین حال، تولیدکننده داخلی را به حاشیه می‌راندند.

۱۰. جمع‌بندی: از بلور تا هویت ملی

ماجرای تصویر ناصرالدین شاه بر استکان‌ها و بلورها، داستانی است پررمز و راز از تلاقی سیاست، اقتصاد، فرهنگ و تبلیغات. این ماجرا نشان می‌دهد که چگونه قدرت‌های استعماری، با بهره‌گیری از روان‌شناسی اجتماعی و ابزارهای ظاهراً بی‌خطر، به تسلط خود بر بازارهای کشورهای ضعیف ادامه می‌دادند. در عین حال، این داستان تلنگری است به ضرورت بازخوانی سیاست‌های حمایت از تولید ملی، بازسازی زیرساخت‌ها، و تقویت هویت فرهنگی در مسیر استقلال اقتصادی.

امروزه ، اگرچه خبری از تصویر پادشاهان بر بلور نیست، اما شکل‌های جدیدتری از نفوذ و تأثیرگذاری بر بازار داخلی وجود دارد. آگاهی از این تاریخ، می‌تواند چراغ راهی باشد برای اتخاذ سیاست‌های فرهنگی و اقتصادی مستقل در عصر جدید.

بیشتر بخوانید :

روز جهانی چای ؛ جشن جهانی برای برگ‌های زندگی‌بخش | به مناسبت ۲۱ مه (۳۱ اردیبهشت)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *